X
سخن پژوهشکدهنوگرايي، موضوع جنجال برانگيز در گذشته و حال کشورماست که تقابل يا همزيستي آن با سنت، محافل روشنفکري و حتي فرهنگ عمومي جامعه را متأثر از خود ساخته است.با ظهور نوگرايي و شکلگيري جوامع مدرن، بدون شک نقش سنت، تغييراتي يافته و برخي وجوه آن تحت تأثير شرايط جديد قرار گرفته است. تعيين اين دگرگوني ها بسته به خصوصيات فرهنگي هر جامعه متفاوت است، اما نميتوان گفت که لزوما اين تحولات سبب تضعيف سنت شدند؛ چرا که بسياري از سنتها همچنان نقش مهمي در زندگي افراد و حيات اجتماعي ايفا ميکنند و حتي اگر تمامي راهها براي انتقال آنها به نسلهاي بعد مسدود باشد، انتقال شفاهي و سينه به سينه را نميتوان مانع شد. حقايق اجتماعي نشان دادهاند که مردم ميتوانند چنان زندگي خود را سازماندهي کنند که عناصر سنتي با شيوههاي جديد زندگي يکپارچه شوند. در اين سازماندهي لزوما نه سنتها کنارگذارده ميشوند و نه شيوههاي جديد مطرود ميگردند، بلکه در تعامل آنها برخي از سنتها و عناصر مدرن هيأتي نو مييابند و برآيند آنها سبب تحکيم زندگي فردي و اجتماعي خواهد شد. تعارض نوگرايي با دين را بايد نگرشي جاهلانه يا مغرضانه بدانيم، چرا که نه نوگرايي در ذات خود تعارضي با ارزشها و اعتقادات ديني دارد و نه معارف ناب الهي تحجر و عقبماندگي را به پيروان خود توصيه ميکنند. آنان که دم از تعارض و زوال فرهنگ ديني در جامعه مدرن ميزنند، احتمالاً به دنبال تحميل الگوهاي نوگرايي مورد قبول خويش، دين را مانعي سرراه ميبينند و يا اينکه از دستيابي به معارف ناب ديني محروم ماندهاند وتجارب قرون وسطايي را که ربطي به اصول مورد قبول اديان الهي ندارد، ملاک کار خويش قرار دادهاند. شايد اين جمله پاسخ مناسبي براي شبهه پيش آمده باشد که بهترين دليل بر امکان يک پديده، رخداد آن است. امروزه بسياري از کشورهاي اسلامي، از جمله ايران، نوگرايي را در دستور کار خود قرار دادهاند، ضمن اينکه اسلام اساس حکومت و جامعه آنها را تشکيل ميدهد.دين يکي از موضوعاتي است که امروزه راه خود را در وسايل ارتباط جمعي بازکرده است؛ اما اين حضور همواره با فراز و نشيبهاي تاريخي روبهرو بوده که ارتباطي تنگاتنگ با فرهنگ جامعه داشته است.گذشت زمان نشان داد که نه تنها دين و وسايل ارتباط جمعي با يکديگر ناسازگاري ندارند، بلکه دين نياز واقعي انسانهاست که آنها در هر گوشه زندگي آن را جستجو ميکنند. امکان حضور دين در ارتباطات جمعي نه تنها محقق شد و پشتيبان مطالعات نظري در علوم اجتماعي نيز گرديد، بلکه به تدريج به صورت يک ضرورت ارتباطي خود را نشان داد. پس از پيروزي انقلاب ايران، با توجه به اينكه دين به عنوان يك نهاد قوي، وارد حوزه كلان فعاليتهاي سياسي و اجتماعی گرديد و اداره حكومت و اجتماع را برعهده گرفت و صدور انقلاب را هم سرلوحه آرمانهاي خود قرارداد، مسأله كارآمد بودن دين در اداره ابعاد مختلف جامعه و قدرت و توانايي آن در ايجاد تحول و تكامل همه جانبه، جايگاه خاصي در مباحث نظري و كاربردي پيدا كرد. درباب ضرورت بررسي در مبادي نظري و كاربردي اين نظريه بايدگفت كه چنين رهيافتي در تحليل برخي پژوهشگران درباره دين و نهادها و مناسك ديني به چشم مي خورد. نويسنده محترم در نوشتار حاضر کارکرد دين را در جامعه سنتي و مدرن از زواياي گوناگون بررسي نموده وبا تحليل اين موضوع بيان مي دارد دين درجامعه مدرن نه تنها مانع حرکت و پيشرفت نيست بلکه نياز اصلي پيشرفت فردي و اجتماعي است.در پايان از محقق گرانقدر جناب آقاي امان الله فصيحي که تلاش فراواني در تأليف اين اثر نمودند قدرداني مي نماييم.پژوهشکده باقرالعلوم×فروردين 1389
عنوان: تحليل کارکردهاي دين در جامعه سنتي و مدرن
نويسنده: امان الله فصيحي
ناشر: پژوهشکده باقر العلوم(ع)
موضوع: دين ،فلسفه،سیاست